هنر

هنر

هنر و هنرمندان
هنر

هنر

هنر و هنرمندان

❢ هنر خیابانی Street Art ❢

آشنایی با انواع گرافیتی

هنر شهری و گرافیتی امروزه در تاریخ دنیای مدرن ریشه دوانیده است و تنه ای نسبتا تنومند یافته. به طوری که شاخه های آن در تمامی دنیا گسترش یافته است . این هنر در طی سالیان به شکل های گوناگون دچار تغیر و پیشرفت شده و در مسیر خود تجربه های فراوانی را به ثبت رسانید ه در این مطلب تلاش می شود تا انواع اصلی سبک های شناخته شده را برای مخاطبین و هنرمندان بازگو کرده تا در حین مشاهده آثار تا حدودی از نوع اجرا و سبک و روش کار هنر مندان نیز مطلع باشند

مقالات بیشتری در باره گرافیتی و هنر شهری به فارسی وجود دارد که می توانید در سایت کلاه استودیو مطالعه کنید

امضا زنی

امضا همانطور که از نامش پیداست ساده ترین اثری است که روی دیوار ها می بینید. این نوع گرافیتی هرچند از اولین انواع گرافتی محسوب می شود اما امروز ه در جامعه هنر شهری به تنهایی وجهه خوب و هنری ندارد و به نوعی با وندالیسم پیوند می خورد

[​IMG]

ترو آپ
ترو آپ طرحی با اندازه بزرگ که از یک یا چند رنگ زمینه ساده و سریع و یک آوت لایت یا خط محیطی معمولا با قطر ۵ تا ۲۰ سانتی متر اجرا می شود . این آثار می توانند بسیار زیبا و خلاقانه اجرا شوند و نمونه ای از هنر شهری و گرافتی محسوب می شود

[​IMG]

اثر
اثر که همان اثر هنری است به نقاشی گفته می شود که از غنای بصری بیشتری برخوردار بوده و از نقطه نظر هنری قابل بررسی باشد . یک اثر معمولا از رنگ های بسیاری تشکیل شده و از کنار هم گذاشتن خلاقانه حروف تصویر زیبا حتی ناخوانا را ایجاد می کند

[​IMG]

استنسیل
شابلون یا استنسیل به آثاری گفته می شود که در آن با استفاده از تکنیک شابلون کار را اجرا می کنند . شابلون ها می توانند تک رنگ و یا در چند لایه طراحی و اجرا شوند. امروزه ساختن شابلون های چند رنگ با استفاده از ابزار ها کامپیوتری از قبیل فوتوشاپ و ایلاستراتور امری ساده است و این در حالی است که هنرمندان گاه با خلاقیت خود می توانند از همین تکنیک ساده استفاده ای بدیع و هنری را به معرض نماش بگذارند

[​IMG]

پوستر چسبانی
پوستر ها آثار ی هستند که از قبل روی کاغذ اجرا می شوند و سپس توسط هنرمند روی دیوار یا سطوح دیگر چسبانده می شوند .همانند پوستر های تبلیغاتی اما این بار با قصد بیان هنری و نه تبلیغات

[​IMG]

استیکر-برچسب
برچسب ها نیز که اغلب در خیابان و روی درب منازل مسکونی با استفاده ای تبلیغاتی دیده می شوند می توانند وسیله ای برای تکثیر و نمایش اثری هنری باشند از این رو است که طی ۳ دهه اخیر برچسب زنی یکی از محبوب ترین سبک های هنر شهری در جهان به شمار امده

[​IMG]



محل ظهور هنر خیابانی معمولا در خیابان ها و یا روی دیوارهای شهرها است. این هنر اغلب یک علامت هشدار و احتیاط عمومی است، در صورتی که منطقه مورد نظر خطرناک بوده و یا خطر وجود حیوانات در آنها باشد طرح های روی دیوار و یا کف خیابان طراحی می شوند. از این نوع آثار همچنین می توان برای سرگرم کردن عموم از طریق طراحی طرح های انتزاعی و ایده های خلاقانه استفاده کرد. در مقاله امروز چند نمونه منحصر به فرد و ابتکاری از هنر خیابانی را مشاهده می کنید که هر یک در نوع خود با شکوه و تامل برانگیزند. ببینید و لذت ببرید.

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]
-
[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

نگاهی بر هنر سفالگری اختراع ایرانیان باستان


سفالگری
ماده سفالگری گل است. گل در دستها جان می گیرد به شکلهای مختلف در می آید. مثل کوزه یا ظروفی که نقشهای برجسته دارند و حتی مجسمه و به تعبیری ، در تلاشی که دستهای یک هنرمند انجام میدهند. شکلی نهفته از میان توده گل کشف می گردد. شکلی که می تواند یک مجسمه باشد و یا یک کوزه از ساکنان اولیه فلات ایران سفالینه های قابل توجهی بدست آمده است. معروفترین آنها متعلق به سیلک و شوش است.



[​IMG]



این سفالها تقریباً از 4 تا 6 هزار سال پیش قدمت دارند. اما در فاصله بین این دو زمان دگرگونی بسیار مهمی در سفالگری صورت می گیرد و آن اختراع چرخ سفالگری است. تقریباً در همین زمان بدعت پختن سفالها در کوره نیز آغاز می شود و این دو عامل باعث رشد قابل توجهی دراین رشته ی هنری می گردند. بسیاری از محققین جهان اعتقاد دارند که ساکنان اولیه فلات ایران مبتکر چرخ سفالگری و پخت آن بوده اند.



[​IMG]



آثاری که تا به حال بدست آمده، قدمتی بیش از 6 هزار سال داشته است و اکثراً دست ساز هستند. یعنی بدون استفاده از چرخ کوزه گری درست شده اند. به همین دلیل این آثار از تقارن کامل برخوردار نیستند. در حالی که اگر به سفالینه هایی که از سیلک آمده در حالی که اگر به سفالینه هایی ه از سیلک بدست آمده بنگریم، تأثیر چرخ سفالگری را در این آثار مشاهده می کنیم. یعنی کوزه ها کاملاً متقارن هستند.



[​IMG]



تأثیر این تحول در سفالهایی که از شوش بدست آمده اند، به خوبی پیداست . زیرا کوزه ها از حد عادی بسیار بزرگتر و از ساخت ظریفتری برخوردارند. هر چه جلوتر بیائیم‌، مشاهده می کنیم که کوزه ها برای سهولت در حمل و نقل دارای پایه ، لبه و دسته می شوند و رابطه دستها و ظروف روشن تر می شود. در آثاری که از شوش و هفت تپه بدست آمده، قطعاتی از سفال لعابدار و مجسمه هایی لعابدیده نیز دیده می شوند. احتمالاً این فن از بین النهرین به عیلامیان رسیده است زیرا مردم بین النهرین در فن لعاب دادن سفال بسیار پیشرفته تر بوده اند.



با ورود آریائیان آثار سفالی متفاوتی ساخته شد. این آثار بیشتر و مارلیک ( گیلان)کشف شده اند. در این آثار نوعی پیوند میان سفالگری و یا پیکرسازی مشاهده می شود. به طور مثال یک کوزه و یا پیه سوز ممکن است به شکل حیوان یا انسان باشد.


تاریخچه سفال دوره اسلامی
تازیان در زمان کوتاهـی سراسر خاک ایران را گـشودند، اشغـال ایران از طرف تازیان ابـتـدا اثـری در کار سفالسازی نـداشت، اما وقـتی که در سال 750 میلادی خانواده ایرانی ابوالعـباس بر تخـت خلافت بغـداد تـکـیه زد، فعـالیت فرهـنگی ایرانیـان بار دگـر آغاز گـردید.


اسلام بکار بردن ظرفـهـای گـران قـیمت فـلزی به ویـژه زر و سیم را غـدغـن کرده است. از اینرو بار دگـر طبقه حاکمه خریدار ظرفـهـای سفالی شدند و آماده شدند که سفالهـایی که بـسیار خوب آراسته شده و از لحـاظ هـنری در سطح والایی قـرار داشت بخـرند. رفـته رفـته پـیـشیـنه سفالگـری در بـسیاری از مراکز سفالسازی ایران بـنـیاد گـرفت و صاحبان این کارگـاهـها استادان فـن را بکـار گـرفـتـند.



نوشته ای که در سنگ محـراب امامزاده یحیی ورامین در نزدیکی تهـران هـست، افـتخـار ساختـن محـراب را به سه کس یعـنی سفالساز، طراح نقـشه و خوش نویس می دهـد.
از لحاظ تاریخـی دروه اسلامی ‌به سه بخش تـقـسیم می‌گردد:
1- دوره اولیه اسلامی‌تا آغاز سده یازده میلادی
2- دوره میانه اسلامی‌شامل پادشاهـی سلجوقـیان و مغـولهـا
3- دوره متاخر اسلامی‌از زمان صفویه تا به امروز



[​IMG]



دوره اولیه اسلام
در دوره اولیه اسلام، سفالساز افـتاده و مـتواضع ایرانی در هـمان زمینه پارتـهـا و ساسانـیان کار می‌کـرد. ظرفـهـای وی بی لعـاب بود و در قـالب فشاری هـا آن را آراسته کرده، تـزیـین می‌داد و یا ظرفـهایی از لعـاب آبی یا فـیـروزه ای می‌ساخت. اینگونه قالبهـای فشاری از خاک رس بی لعـاب ساخـته می‌شد و پـیش از پـخـتـن آن را برای آرایش ظرف کنده کاری می‌کردند.


در دوره اولیه سفالگـری ظرفـهـای چـیـنی که از چـین آورده شد سبب تـشویق و تحـریک ایرانیان در توسعـهً صنعـت سفالسازی شد. ثـعالبی و بـیـرونی دو نفـر از مورخین مشهـور دربارهً انواع سفالهـایی که از چـین آورده شد شرحی نگـاشته و مرغوبـیت آن را ستوده اند.



محـمد بن الحسین می‌نویسد که فرماندار خراسان در سال 1059 میلادی بـیست تـکه ظروف چـینی از کشور چـین دریافت کرد و آن را به بارگـاه خـلیفهً بغـداد فـرستاد؛ و سفالسازان داخلی را تـشویق به ساخـتن سفالهـایی شبـیه به آن کـرد. در حقـیـقـت در اثـر تـشویق فرمانداران و حـکام محـلی، نوآوری هـا و اخـتراعـات زیادی در فـن بـدل چـینیسازی و تـقـلـید چـیـنیهای دوره تانگ در ایران بوجود آمد. سفالسازان ایرانی در تـقـلـید از چیـنـیهای سبک تانگ در ایران بوجود آمد. سفالسازان ایرانی در تـقـلـید از چـیـنـیهای سبک تانگ آنقـدر استاد بودند؛ که در نظر اول هـمه مصنوع آنهـا را بجای چـینی اصل می‌گـرفـتـند.



کوششی که سفالسازان ایرانی در تـقـلید چـیـنـیهای کشور چـین در دوره های اولیهً اسلام کرده اند سبب کشف مجـدد لعـاب مینایی قـلع گـردید. در سدهً هـشتم پـیش از میلاد مسیح آشوریهـا اکسید روی را در لعـابهـای سربی خود برای بدست آوردن رنگ سفـید کـدر به کار برده اند. چون آخرین کار برای این فن در خاور نزدیک را می‌توان از آجرهای لعـابی که در شوش و تخت جمشید در سدهً پـنجم ساخته شده است ثابت کرد؛ بنابراین وقتی می‌گوئیم بعـد از 1500 سال دوباره آن را بازیافـتـند بی دلیل نیست.



این لعـاب جـدید که سطح کاملا سفـید درست می‌کرد، کاربرد گـل و رس سفـید را از بـین برد و از ایران به سرعـت به تمام کشورهای اسلامی‌تا اسپانیا گسترش یافت. در آنجا پایه و اساس سفالسازی اسپانیایی - آفریقایی گردید که در جزیرهً اسپانیایی مایورکا ساخـته می‌شد؛ از آنجا به نام ماجولیکا به ایتالیا آمد و طولی نکشید که ایتالیا نیز آن را تولید کرد. از ایتالیا به آلمان و هـلـند و انگـلستان رفت. در هـلـند و انگـلستان به نام چـینی آلات دلـفـت معـروف گردید.


یکی دیگر از اختراعات ایرانیان در صنعـت سفالسازی رنگهـای مینایی بود که قبلا در سال 883 میلادی آغاز گـردیده بود. اشیائی که رنگ مینایی بر آنهـا زده شده است - سفالسازان چـینی هـیچگـاه این رنگ را به کار نبرده اند - در کارگاه هـهای کوزه گـری فوسطاط نزدیک قاهـره و در عـراق پـیدا شده است. ولی بـیـشـتر دانشمندان امروزه بر این باورند که رنگ مینایی یک اختراع ایرانی است. رنگ مینایی در اسپانیای افـریقا در کارگاه هـای کوزه گـری معـروف پاتـرنا و والنسیا به کار برده می‌شد، و در سال 1500 میلادی به ایتالیا رسید.



[​IMG]



سه نوع رنگ مینایی وجود دارد :
1- رنگ مینایی طلایی ساده روی زمینه سفـید.
2- رنگ مینایی جگـری در زمینه سفـید یا مخـلوط با سایر رنگـهـا.
3- رنگ مینایی چـند رنگ با درخشندگی فلز مس یا نـقره، یا اگـر روکش آن بسیار نازک باشد، رنگ مینایی زرد، قهـوه ای یا زیـتونی بر زمینه سفید.رنگ مینایی در زمان سلاطین سلجوق و مغـول در کاشان به اوج تـکامل خود رسید.



دوره میانه اسلامی
در زمان سلجوقـیان ( 1037 - 1147 میلادی ) جهـش چشمگـیری در تـمام هـنرهـا، صنایع و عـلوم پـدید آمد. با اینکه سلجوقیان در اصل ترک بودند ولی خود را با روش زندگی ایرانیان تطبـیق دادند. در مورد سفالسازی این دوره باید گـفت "عصر طلایی چـینی سازیست"؛ در این دوره تمام روشهـای فـنی شناخته شده به کار برده می شد: حـکاکی، برجسته کاری، شبکه سازی، قـلمزنی رنگ زیر یا روی لعـاب، مطلا کاری و میناکاری. چـنین بنظر می آید که در آن دوره نقاشان و طراحان استاد سفالساز را یاوری میکردند و این امری عادی بوده است.


کوشش مستمر سفالسازان ایرانی برای اینکه بـتوانـند با چـینیهـا و لعـابهای ساخت کشور باستانی چین برابری کـنـند موجب بوجود آمدن دو اخـتراع در ایران گـردید، اولین اختراع ترکیب خمیر نرم با آمیخته زیادی از دُر کوهـی و دیگر کشف مجدد لعـاب قلیانی که برای آخرین بار در مصر باستان بکار می رفت. دانه های دُر کوهـی و خمیر شیشه ای لعـاب قـلیایی را به خاک رس اضافه میکردند، پس از پخـتن رویهً نیمه شفاف و سخت و به هـم چسبـیده ای بدست می آمد، و این هـمانند ماده و خمیری بود که در سدهً هـجدهـم در اروپا به عـنوان خمیر نرم چـینی شناخته شده بود. برای بدست آوردن لعـاب شفاف با اکسید قلع کار می کردند. تـنهً ظرف را اغلب کنده کاری کرده و با لعـاب یکـدست می پوشانـدند، این فـن را لقابی می گـفـتـند.



[​IMG]



تحول در فن رنگ آمیزی در سفالگری سلجوقی
متداول شدن لعـابهـای قلیایی سبب شد که فـن رنگ آمیزی جدید بوجود آمد. آمیخـته مس در لعـاب سرب معـمولا رنگ فـیروزه ای تـیره یا سبز زنده بوجود می آوردند؛ ولی هـمین مس در لعـاب قـلیایی رنگ نیلی سیر درست می کرد. لاجورد کاشی (کوبالت) در لعـاب قـلیایی رنگ آبی مشکی (لاجوردی) می ساخت. در نزدیکی قـم و کاشان معـادن لاجورد کاشی (کوبالت) هست و احتمال دارد که استـفاده از کوبالت از هـمانجا آغاز گـردیده باشد. از جمله لعـابهـای دیگری که عـموماً در لعـاب های قلیایی به کار میرفت عـبارتـنداز: فیروزه ای روشن، سبز روشن، یشمی، سرخ ارغوانی و زرد ملایم که اغـلب آرایه زر هـم به آن افزوده می شد. ترکیب طلا در لعـاب یا به صورت زر گـداخـته و یا به حالت سریشی بود.


با استـفاده از این زرورق، کوزه گـر ایرانی دو شیوه تازه لعـابسازی پـیدا کرد که به نام مینایی و هـفت رنگ شناخـته می شد. برای ساخـتن لعـاب مینایی کوزه گر، خمیر شیشهً قلیایی و رنگیزه ها را در کوره می گـداخت و به صورت لعـاب مورد نیازدر می آورد. پس از خنک شدن آن را گـرد می کردند و هـنگـامی که این لعـاب روی ظرف داده شده و به کـوره برده می شد رنگـش تـغـیـیـر نمی کرد و نقاش و تـزیـینـکار قـبل از وقت می دانست که لعـاب پس از پخـته شدن، چه رنگی خواهـد داشت و هـمین امر سبب شد که دامنهً تعـداد رنگـهـا را گـسترش دهـد.



[​IMG]



سفالگری در دوره صفوی
محققان دوران صفویه را به سه دوره، آغاز صفویه، دوره میانی ( دوره شاه عباس ) و بالاخره سالهای انقراض صفویان تقسیم نموده اند .
به طور کلی دوره صفوی در عنفوان هنر خصوصا هنر سفالگری و شکوفایی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
در دوره صفوی هنرهای گوناگون چون معماری ، نقاشی ، فلزکاری ، نساجی و قالی بافی و تزیینات معماری به حد اعلای ترقی رسید .


در هنر سفالگری نیز هنرمندان و سفالگران این دوران علاوه بر ادامه سنتها و شیوه سفالگری دوره میانی که همزمان با حکومت شاه عباس اول صفوی است ، از نظر خلق آثار هنری گذشته تحول تازه ای با برخورداری از تاثیر سفال سازی چین ، عثمانی و اروپایی بوجود آوردند .


ظروف سفالین دوران صفوی را می توان به گروههای زیر تقسیم بندی نمود :
سلادون ، سفالینه یکرنگ کرمان ، سفالینه رنگارنگ مشهد .
گلهای تزیینی ، نقوش انسانی ، حیوانی ، گیاهی و پرندگان از جمله تزیینات متداولی است که در آرایش ظروف سفالینی دوره صفویه چون کاسه ، بشقاب ، کوزه ، قدح ، پیاله ، کوزه ، قلیان و دیگر ظروف بکار برده شده است.



[​IMG]



سـفالگری دوره زندیه تا عصر حاضر
بعد از انقراض حکومت صفویه هنر و تمدن اروپایی و دنیای غرب و شرق تغییرات بسیاری در شیوه هنری کشورهای کهن و شرقی از جمله ایران به وجود آمد و آفرینش هنرهای گوناگون به روش گذشته ادامه نیافت .
آگاهی ما از چگونگی دوره زندیه ، افشاریه و قاجاریه به آن حد نیست که بتوان شیوه و سبکهای گوناگونی برای آن تعیین نمود . بعد از حمله افغانها و انقراض سلسله صفویه بیشتر کارگاههای سفالگری به فعالیت ادامه دادند .


در هنر سفالگری نیز هنرمندان و سفالگران این دوران علاوه بر ادامه سنتها و شیوه سفالگری دوره میانی که همزمان با حکومت شاه عباس اول صفوی است ، از نظر خلق آثار هنری گذشته تحول تازه ای با برخورداری از تاثیر سفال سازی چین ، عثمانی و اروپایی بوجود آوردند
از انواع ظروف سفالینی که در این دوران ساخته می شده باید ظروف سفالین آبی و سفید و ظروف سفید رنگ را نام برد . با تغییر پایتخت از اصفهان به شیراز در دوره زندیه و سپس به مشهد در دوره افشاریه و بالاخره به تهران در عهد قاجاریه مراکز سفالگری مهم و فعال نیز به این شهرها منتقل گردیدند .


از جـــمله کارگاه های سفالگری باید کارگاه های شهر اصفهان را نام برد که ساخت ظروف سفالین آبی و سفید ، نقاشی زیر لعاب و رنگارنگ در آن شهر معمول و متداول بود .
در این دوره ســاخت نوع جدیدی از ظروف سفالین با نقاشی و تــزیین آبی متمایل به سیاه و تزیین مشبک با لــعاب شفاف در شهرهای مـختلف از جمله نائین مرسوم گردید .


سفالگری صفوی تا عصر حاضر
صنعت سفالگری ایران با شروع قرن حاضر به عــلت ازدیاد محصولات سفالین اروپا ، خاور دور و رواج آن در بازارهای جهانی به دست فراموشی سپرده شده است .
بهر حال ایران با سهم بسزایی که در بنیان گذاری فرهنگ و تمدن جهانی داشته در طی قرون متمادی سنتهای هنری را ادامه داده و همواره در خلق آثار هنری از جمله سفالگری پیشگام بوده است .


در دوران معاصر هنر سفالگری در کرانه های خلیج فارس تا حاشیه دریای خزر با ویژگی های گوناگون ادامه دارد و به نظر میرسد در این راستا بیش از همه نقوش مختلف سفالینه هاست که ریشه در هنرمندان سفالگر قرون گذشته دارد .
از جمله مراکز فعال و شناخته شده جهانی در حال حاضر ، منطقه لالجین همدان است که فعالیتی مستمر در تولید انواع ظروف سفالین را در کارنامه کاری خود ثبت کرده است و به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری شهر همدان مطرح گردیده است.

منبع:seemorgh.com

هنری مور ( پیکره ساز )

هنری مور، پیکره ساز و نقاش انگلیسی در سال ۱۸۹۸ در شهر کاسل فورد به دنیا آمد.
کاسل فورد ، این شهر نمونه ای از دستاوردهای انقلاب صنعتی بوده و هنوز هم هست.
اگر تصور کنیم که چنین محیطی به دلیل جنگ هایی که در آن دوران بوده است در آغاز قرن بیستم برای پسری مانند هنری برایش یأس آور بوده، اشتباه کرده ایم. خودش گفته بود، دوران کودکی اش را با هیچ نوع دوران کودکی قابل تصور دیگری عوض نمی کند.
خیابانی که هنری در کودکی در آن زندگی می کرد، نمونه ای مانند تمام خیابان های «کاسل فورد» بود. ردیفی از خانه های ساخته شده با آجر قرمز. بازی بچه ها فصلی بود، در زمستان بازی الک دولک بود. هنری لذت خاصی را که در هنگام ساختن چوپ الک دولک نصبیش می شد، فراموش نکرده است.
او تکه چوب را با چاقوی جیبی خود آنقدر می تراشید تا دقیقا شکل مطلوب را پیدا کند. موفقیت در بازی تا حدی به همین چوب بستگی داشت.
تکه چوب تنها هنگامی خوب به هوا بلند می شد که زوایای تراش های دو سر آن تناسب لازم را داشته باشد. شاید این اولین تجربه هنری مور در مجسمه سازی بود. معادن اطراف شهر «کاسل فورد» سرشار از گل رس بود و بچه ها به راحتی می توانستند به گل رس دسترسی داشته باشند.
یکی از بازی های ،گل بازی(خاک بازی) بود .
آنها با گل رس اجاق های کوچکی می ساختند و با قرار دادن چوب خشک درون آن و روشن کردن اجاق، یک شی ای جادویی می ساختند و در تاریکی آن را با خود به هر سو یی بردند و دست ها را با آن گرم می کردند.بر اساس گفته های خود هنری مور در تابستان، مناطق اطراف شهر کاسل فورد، بسیار سرسبز می شد و او با پسرهای کشاورزانی که برای تحصیل به کاسل فورد می آمدند دوست می شد.
با آنها در کوچه باغ ها پرسه می زد و به سراغ لانه های پرندگان می رفتند یا گل های وحشی جمع می کردند. هنری مور با زندگی در چنین شهر صنعتی کوچکی که در مرز بین شهر و روستا قرار داشت از بهترین امکان هر دو عالم برخوردار بود.
هنری در ۱۵ سالگی در کلاس های «تثبیت ایمان مذهبی» در کلیسا شرکت کرد و یک دوره شدیدا مذهبی را طی کرد که ماه ها به طول انجامید. خودش بعدها می گفت: اکنون به روشنی روز تایید مذهبی خود را به یاد می آورم، آنقدر احساس نشاط و قداست می کردم که گویی هنگام پایین آمدن از راهرو قدم برنمی داشتم بلکه به یاد خدا باشم .
او یک شنبه ها به کلیسا می رفت. در یکی از همین سخنرانی های روز یک شنبه، سرپرست کلیسا داستان «میکل آنژ» بزرگ ترین مجسمه ساز جهان را روایت کرد. او شرح داد که روزی میکل آنژ مشغول تراشیدن سر یک ایزد پیر (یک نوع فرشته) بود.عابری ایستاد و مدتی کار او را تماشا کرد. مجسمه ای که میکل آنژ می ساخت در حال خندیدن و بنابراین تمام دندان هایش آشکار بود. عابر گفت: چرا این ایزد پیر تعدادی از دندان هایش را از دست نداده و همه سالم هستند؟ میکل آنژ بلافاصله قلم و چکش را به دست گرفت و دو تا از دندان ها را شکست. هنری جوان متوجه نکته اخلاقی این داستان نشد (اینکه یک انسان هوشیار از هر منبعی پند می گیرد) اما چیزی که در ذهن هنری باقی ماند تصویر میکل آنژ بود. از آن به بعد هر آنچه را که در مورد میکل آنژ ممکن بود از دایره المعارف بیرون آورد.
بدین صورت آرمانی در اندیشه هنری مور شکل گرفت اما تاثیر معلم هنر در مدرسه ابتدایی نیز بسیار موثر واقع شد.
معلمی که طراحی تقویم دیواری با حاشیه تزئینی و جدول کار مدرسه را به هنری سپرد، او با انجام موفق این کار در مدرسه شهرت پیدا کرد. در سال های بعد، معلم های دیگر نیز استعداد او را دریافتند تا در دوره دبیرستان که با تشویق یک معلم فرانسوی الاصل که درس هنر می داد، از او برای طراحی لباس گروه نمایش دبیرستان استفاده کرد، حتی در کلاس های سفالگری و بافندگی همواره نام هنری مور در لیست معلم فرانسوی بود.
البته در مدارس آن زمان، درس هنر به طراحی صبورانه و سایه گذاری مکعب ها و استوانه ها خلاصه می شد اما این معلم هنر، در روزهای یک شنبه شاگردان خوب را برای صرف چای به خانه اش دعوت می کرد و آخرین شماره های مجله «استودیو» را که در آن زمان تاثیر زیادی بر تکامل هنر داشت به آنها نشان می داد. این مجله در سراسر اروپا منتشر می شد و آثار هنرمندان پیشتاز را ارائه می کرد. در پایان دوران دبیرستان، این معلم هنر نظر رئیس بازرسی هنری را به استعداد هنری مور جوان جلب کرد و موجب شد تا بورس هنر برای ورود به کالج های منطقه ای و سپس گزینش مجدد در کالج سلطنتی لندن برای او فراهم شود.
بدین سان، هنری مور این بورس ها را به طور پیاپی به دست آورد و به یک هنرمند حرفه ای تبدیل شد. هنری مور توانست با جست وجوی پیگیرانه، ساختمان فضایی را با احساس غنی نسبت به ماتریال در هم بیامیزد. او سنت کنده کاری مستقیم را که سال ها فراموش شده بود، احیا کرد.
او در کالج سلطنتی لندن به هنر آموزی ادامه داد. با استفاده از کمک هزینه تحصیلی به فرانسه و ایتالیا رفت. از این پس بود که خلق آثار مشهورش را آغاز کرد .
در سال ۱۹۴۸ برنده جایزه بین المللی مجسمه سازی در بی نیال ونیز شد. هنری مور با تغذیه از سه منبع مختلف به سبک خاص خود دست یافت: هنرهای بدوی و کهن، مجسمه های برانکوزی و پیکاسو که در پاریس دیده بود و دیوارنگاره های جوتو و مازاتچو که در ایتالیا مطالعه کرده بود. هنری مور توانست مفهوم نیروی حیاتی و قدرت بصری مجسمه های سرمری و مصری را در برابر مفهوم زیبایی کلاسیک باستان و رنسانس قرار دهد.
او در پرداختن به پلان آدمی هرگز در قید بازنمایی ظاهر جسمانی نبود بلکه می خواست تجسمی بنیادی و انتزاعی از طبیعت جاندار بیافریند.

این هم اثاری بسیار زیبا از هنری مور:

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]


[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]

[​IMG]